جک لری

جک لری

یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل

 

 

 

از لره می‌پرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:‌آره بابا، لره و هاردی، سوفیا لره، الیزابت تای لور، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی كشف كرده كه اسمشو گذاشته كلر

 

 

 

یه روز دوتا لر سوار یه تاكسی میشن. تاكسیه پژو بوده. بعد یكی از لرا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال كنیم. راننده میگه: خودت یكی از تو داشبورت انتخاب كن بزار. لره هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میكنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو

 

 

 

بچه مثبته از لره میپرسه: آقا ببخشید... خیلی خیلی عذر میخوام..شرمنده.. روم به دیوار.. اسمتون چیه؟! لره شاكی میشه، میگه: ایجو كه تو پرسیدی، اسمم انه!!!

 

 

 

لره با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از ۲ سال حل كردم . دوستش میگه: ۲ سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته ۷ تا ۱۰ سال

 

 

 

لره هر روز زنگ یک کلیسا رو می زده و در می رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه، یک روز پشت در کمین می کنه، تا طرف زنگ می زنه، خرشو می گیره و می پرسه چیکار داری؟ یارو حول میشه، با تتپته میگه: ببخشید، حضرت عیسی هست؟!

 

 

 

لره داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!!

 

 

 

یك لر بعد از 10 دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه اره فقط آفتابه نداشت

 

 

 

لره تلویزیون می خره فرداش کنترلشو می بره پس می ده می گه: اقا این ماشین حسابه توش بود به ما حروم خوری نیومده

 

 

 

از لره میپرسن نظرت راجع به فکر, شعور, عقل و درک چیه؟ لره جواب میده ما به اینها میگم چهار محال بختیاری

 

 

 

لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسة اول از معلمش می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو میاد سركارش بگذاره، میگه: این چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن، وقتی زرده شهرستانی‌ها و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان میگذره و لره هم امتحان میده وقبول میشه، روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد میكنه. افسره داد میزنه: راننده پیكان، بزن كنار! لره سرشو از پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره یك نگاه میندازه، میگه: باشه بابا...برو...برو

 

 

 

 

از یه لره می‌پرسند: كدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه: پیام بازرگانی! میپرسن: چرا؟ میگه: چون بینش سریال پخش می‌كنند!

 

 

 

میخواستن لره رو شكنجه روحی بدن، میفرستنش تو یك اتاق گرد، میگن برو یك گوشه بشین!

 

 

 

از لره می پرسن خدا كجاست ؟ می گه نمی دونم ولی هر جا هست ابوالفضل نگهدارش باشه

 

 

 

لره از کنار جن رد میشه...جن میگه بسم الله این دیگه کی بود

 

 

 

 

صرف فعل نشستن به گویش لری:

مو بنیشم                                    ما که بنیشیم

توهم بنیشی                                شمام که بنیشید

اونم بنیشه                                 دیه جا نی اونا بنیشن!!!

 

 

 

از لره بعد از سفر حج می پرسن خب چطور بود؟ می گه خیلی سنگ زدن مین سرم ولی بالاخره ماچش کردم!

 

 

 

قطع برق در يک پاساژ باعث شد هموطنان لر ساعت ها روي پله برقي بمانند

 

 

 

لره تو قرعه کشی بانک شرکت می‌کنه، براش شیش ماه زندان در میاد

 

 

 

لره چک می بره بانک بهش می گن چک سیباست می گه نه مال گردوهای پارساله

 

 

 

یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد « سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل

 

 

 

به لره میگن: جسم شفاف چیه؟ میگه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. میگن: مثال « بزن: میگه: نردبون

 

 

 

لره رفته بود تعلیم رانندگی. بهش گفتند خب چطور بود؟ گفت خوب بود فقط این مربیم خیلی مذهبی بود هر وقت که مه مپیچیدم او مگفت یا ابوالفضل یا امام حسین!

 

 

 

به لره کار میدن که کف اتوبان رو لاین بکشه… روز اول ۶ کیلومتر رنگ میزنه… روز دوم ۳ کیلومتر رو و روز سوم کمتر از یه کیلومتر… صاحب کارش بهش میگه هوی چرا تو هر روز کمتر از دیروز کار میکنی…؟ میگه: “من نمیتونم بهتر از این کار کنم… چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم...

 

 

 

به لره می گن اگه آب نبود چی می شد؟ می گه ما شنا یاد نمی گرفتیم « در نهایت خفه می شدیم می مردیم

 

 

 

يه روز 4 تا لر سوار آسانسور ميشن هر كاري ميكنن آسانسور حركت نميكنه .... يه مرده با كت شلوار و سامسونت مياد دكمه آسانسورو ميزنه .... راه ميفته ... يكي از لرا ميگه : به افتخار آي راننده صلوات

 

 

 

 

مردم لرستان برای همدردی با مردم غزه کودکان خود را به گلوله بستند

 

 

 

 

لره زنگ می زنه فرودگاه می گه:
ببخشید خانم از تهران تا شیراز چقد راهه
دختره میگه یه لحظه!
لره میگه مرسی و قطع می کنه!

 

 

 

اولین دوره المپیک لرها، موسوم به “لرمپیک” با رشته های زیر آغاز شد: - شنای با مانع، - کشتی پروانه، - پرش روی نیزه، - شیــــــــــرجه روی چمن، اسب سواری با سگ

 

 

 

ترکه یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه لر بوده

 

 

 

ه لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، ‌تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!

 

 

 

  • به لره میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست، بوده. میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید

 

 

 

یه بار یه لره میره توی بیابان وپتو میندازه روی خودش و میخوابه بعد یه نفر میزنه بهش میگه ببخشید شما لرید لره میگه وای از زیر پتو هم میفهمن آدم لره

 

 

 

لره ۱نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلان دبی نرفتم. لره میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ۲ نفر دیگه بودن

 

 

 

یک شب تلوزبون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن

 





:: برچسب‌ها: جک لری جدید , لطیفه های لری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 22 تير 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

[Comment_Gavator]
..... در تاریخ : 1392/5/9/3 - - گفته است :
[Comment_Content]


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: